گزارش ششمین جلسه پیش‌شتابدهی

الزامات و نیازهای تأمین بودجه

به منظور تأمین بودجه مورد نیاز خود می­بایست موارد ذیل را برای سرمایه­‌گذار روشن کنیم:

  • چه مقدار
  • برای چه کاری
  • نحوه بازگشت
  • مدت
  • سود

اما چگونه درخواست خود را مطرح کنیم؟

  • درخواست بهتر است پلکانی مطرح شود. (مناسب برای مبالغ بالا)
  • موارد مصرف ریز ولی کلی: بهتر آن است که تجهیزات مورد نیاز خود را با ذکر مبلغ کلی آن­‌ها اعلام کنیم. به عنوان مثال اگر تجهیزات آزمایشگاهی مورد نیاز ما است، دلیلی ندارد نام و تعداد تک به تک آن­‌ها را ذکر کنیم بلکه ذکر ارزش کلی آن­‌ها کفایت می­‌کند.
  • تعیین دوره در نحوه بازگشت: نحوه بازگشت وجه به دو صورت می‌باشد:
      1.  تدریجی: که در یک بازه مشخص بخشی از سرمایه بازگردانده می­‌شود.
      2. دفعی: تمام سرمایه به یکباره بازگردانده می­‌شود و خیلی معمول نیست.
  • ذکر بودجه آینده: نکته­‌ای که باید رعایت بشود این است که ما مبلغ بودجه مورد نیاز خود را که در ابتدا به سرمایه‌­گذار اعلام می­‌کنیم باید همراه با زمان مشخص آن باشد. به عنوان مثال اگر ما ۳ میلیارد تومان بودجه مورد نظرمان است باید زمان صرف هر میزان از بودجه در مراحل مختلف را ذکر کنیم. یعنی در ابتدای کار مبلغ مورد نیاز کسب و کار ما ۱ میلیارد تومان است و در شش ماهه­‌ی دوم ۲ میلیارد تومان خواهد بود.
  • مقایسه سود با بنگاه‌­های اقتصادی دیگر: در این بخش ما باید میزان سود حاصل از فعالیت کسب و کارمان را در ازای هزینه‌­ای که سرمایه‌­گذار انجام می­‌دهد در مقایسه با سودی که با همان میزان سرمایه‌­گذاری از بنگاه‌­های اقتصادی دیگر نظیر بانک­‌ها، بورس و … نصیبش می­‌شود را بیان کنیم. این موضوع باعث می­‌شود تا سرمایه­‌گذار با اطمینان خاطر بیشتری روی طرح ما سرمایه­‌گذاری بکند.

بررسی‌های مالی طرح

این بخش نیاز به آگاهی از دانش حسابداری دارد و اگر خودمان توانایی تدوین آن­ را نداریم بهتر است از یک متخصص در حوزه حسابداری کمک بگیریم. این بخش بیشتر مناسب کسب و کارهایی می­‌باشد که مدتی از ایجاد آن­‌ها می­‌گذرد و به دنبال جذب سرمایه برای مرحله‌­های بعدی تولید خود می­‌باشند.

نکاتی که در نگارش این بخش باید توجه کرد عبارتند از :

  • ننوشتن این بخش بهتر از بد نوشتن آن است.
  • کاربرد بیشتر برای کسب و کارها
  • صورت سود و زیان تحلیل سرمایه در گردش

روش محاسبه سود

سود ناخالص = بهای تمام شده کالای فروش رفته – فروش محصولات و خدمات

سود قبل کسر مالیات = هزینه­‌های عملیاتی – سود ناخالص

سود خالص = مالیات و سایر کسورات – سود قبل کسر مالیات

بخش خلاصه مدیریتی

این بخش که در ابتدای بیزینس پلن قرار می­‌گیرد باید شامل خلاصه‌­ای از تمام بخش‌­های بیزینس پلن باشد. قسمت­‌های اصلی و مهم خلاصه مدیریتی عبارتند از:

  • توصیف شرکت
  • بیانیه مأموریت
  • مدیریت شرکت
  • بازار و مشتریان
  • بازاریابی و فروش
  • رقبای شرکت
  • برنامه­‌های عملیاتی شرکت
  • پیش­بینی و برنامه­‌های مالی طرح

در پایان این بخش باید حتماً قید کنیم که کسب و کار ما با توجه به آن‌چه که در خلاصه مدیریتی مطرح شد، موفق خواهد بود.

در نگارش این بخش باید به نکات زیر توجه کنیم:

  • نباید بیشتر از ۳ صفحه باشد.
  • متناسب با مخاطب نوشته شود. (یعنی اگر سرمایه‌­گذار ما هدف خاصی را در نظر دارد، خلاصه مدیریتی را به گونه­‌ای بنویسیم که آن هدف یا ویژگی مورد انتظار سرمایه‌­گذار نمود بیشتری داشته باشد)
  • برای هرکدام حداقل سه جمله بنویسید.
  • در صورت عدم توانایی در خلاصه کردن، همان متن بیزینس پلن را خلاصه کنیم اما بهتر آن است که خلاصه ما با ادبیات جدید و به گونه‌­ای باشد که تمام مطالب ذکر شده در بیزینس پلن را در چند جمله گردآوری کند.
  • سلیس و روان باشد.
  • قوی و مثبت باشد.
  • به جای استفاده از عبارت “ممکن است، شاید، احتمالاً و …” بهتر است بگوییم “می‌­شود”.

شرح توصیفی

در این قسمت به ماهیت کسب و کار و روش انجام آن اشاره می‌کنیم که شامل دو بخش است:

  1. چشم‌انداز (چه می‌­خواهید بشوید)
  2. بیانیه مأموریت: اگر طرف سرمایه­‌گذار ما ارگان دولتی باشد، نوشتن بیانیه مأموریت ضروری است اما اگر یک شرکت خصوصی و یا شخصی باشد نوشتن این بیانیه اختیاری است.

در نوشتن این بیانیه باید نکات ذیل را رعایت کنیم:

  • نیازی که برطرف می­‌کنید.
  • چگونگی رفع نیاز (محصول خروجی)
  • بهره‌­برداران و استفاده­‌کنندگان از خروجی سازمان (مشتریان)
  • چگونگی ایجاد محصول مورد نیاز بهره‌­برداران
  • مزیت رقابتی (چیزی که شما را از رقبا متمایز می‌­کند)

قیمت‌گذاری

اهداف قیمت­گذاری عبارتند از:

  • پوشش همه هزینه­‌ها
  • تضمین سودآوری
  • رقابتی بودن
  • اختصاص سهمی از بازار به محصول
  • ایجاد یک تصویر با کیفیت از محصول
  • دلسرد کردن رقبا از ورود به بازار
  • پایداری قیمت در طول زمان

ما باید متناسب با هدف یا اهداف مورد نظر خود استراتژی قیمت­‌گذاری مناسب را انتخاب کنیم و این استراتژی را روی قیمت­‌گذاری محصول خود پیاده کنیم.

عوامل مهم در تعیین قیمت

  • آیا منحصر به فرد است؟
  • مشتریان تمایل دارند تا چه میزان بابت محصول بپردازند؟
  • مشتریان چقدر از قیمت‌­ها اطلاع دارند.
  • آیا آسان کپی می­‌شود؟
  • تقاضای محصول چقدر است؟
  • واکنش رقبا نسبت به این قیمت چیست؟
  • حمایت شده است؟ (دارای حق امتیاز و علامت تجاری)
  • عادات و انگیزه‌­های خرید مشتریان
  • چه کالاهای جانشینی در دسترس مشتریان است؟
  • محصول مد و زودگذر است؟
  • مشتریان برای خرید جستجو می­‌کنند تا ارزان­ترین و مناسب­ترین را بخرند.

استراتژی‌های قیمت‌گذاری

  1. استراتژی قیمت‌­گذاری رقابتی: اگر محصول ما در بازار رقیب داشته باشد از این استراتژی استفاده می­‌کنیم. این استراتژی مناسب کسب و کارهایی است که شناخته شده‌­اند. برای مثال محصول ما که در بازار شناخته شده است با قیمت اندکی پایین­تر نسبت به رقبا عرضه می­‌شود تا علاوه بر حفظ سود شرکت خود از مشتری­‌های رقیب نیز بکاهیم.
  2. استراتژی نزول روی منحنی تقاضا: شرکت تازه تأسیس ابتدا با قیمت بالا عرضه می‌­کند و با پیشرفت تکنولوژی هزینه را سریعاً پایین می­‌آورد.
  3. استراتژی قیمت‌­گذاری گزاف: اگر تنها تولیدکننده محصول هستید می‌­توانید قیمت بالایی روی محصول بگذارید.
  4. استراتژی نفوذ: این استراتژی مناسب کسب و کارهای نوپا می‌­باشد. زمانی که شرکت ما وارد بازار می­‌شود و درصورتیکه رقبای ما بزرگ و جدی باشند، جهت جذب مشتری در بازار رقابتی قیمت را پایین­تر از حد معمول تعیین می­‌کنیم.
  5. استراتژی قیمت‌­گذاری شأن­‌دهنده: مصرف­‌کننده قادر به تشخیص کیفیت نیست و کیفیت را از قیمت تشخیص می­‌دهد. سه شرط دارد:
        • شرط اول: جمع­‌آوری اطلاعات قیمتی برای مشتری آسان­تر از جمع­‌آوری اطلاعات کیفیتی باشد.
        • شرط دوم: اهمیت کیفیت بالا به حدی باشد که مشتری حاضر به خریدن یک محصول گران­تر بدون اطمینان از کیفیت بالاتر باشد.
        • شرط سوم: باید یک گروه بزرگ از مشتریان آگاه از کالا وجود داشته باشند که برای محصول با کیفیت بالاتر حاضر به صرف هزینه بیشتر باشند.